بانی کلبی، یک شرور کالج مو روشن، با پدر ناتنی مطلقه اش، دریک پیرس، آرامش پیدا می کند. میل ممنوع آنها به برخوردهای داغ شعله ور می شود. او نیازهای جنسی خود را برآورده می کند، عضو ضربان دار او را سوار می کند و در عین حال مطالعات خود را حفظ می کند. فاصله سنی و رابطه تابو آنها شدت اروتیک را افزایش می دهد.